} خدا خودش تو را که آفرید چه مدت نگاه کرد؟ :: به نام زن

به نام زن

" دارمــــش دوســــت "

به نام زن

" دارمــــش دوســــت "

به نام زن

ای شعر ای طلسم سیاهی که سرنوشت
عمر مرا به رشته جادویی تو بست
گفتم تو را رها کنم و زندگی کنم
اما چه توبه ها که در این آرزو شکست




می نویسم تا عشق یاد قلبم بماند...
در این ژرفای دل کندن ها ، عادت ها و هوس ها..

خدا خودش تو را که آفرید چه مدت نگاه کرد؟


 
* وقتی تیک تاک بمب سکوت،در چشمان تو دارد ثانیه به ثانیه جان مرا می گیرد...خنثی کردنش کار سختی است، قرمز یا مشکی؟ ... کدام سیم را باید چید؟ یک اشتباه یک مرگ... چشمان سیاهم را می بندم و لب های قرمزت را می بوسم... انتخابم درست بود، سیم...
حمید پویا منش
--------------------------------------
* تمام تابستان را... تمام اردوگاه را... تمام فحش های سرخوخه عدنان را... تمام برف سال بعد را... سیگار به سیگار... دنبال تکه ای کاغذ بودم که برایت بنویسم ... به پسر عمویت بله نگویی ناگاه... زنده ام و برخواهم گشت روزی...
؟
--------------------------------------
* ارزشش را نداشت این دنیا... همه چیز بیهوده بود و زودگذر... پوچ و بی سرانجام... دوست داشتنت اما حسابش همیشه جداست.
حمید جدیدی
--------------------------------------
* ارتباط عجیبی است بین پک های سیگار و فکر کردن به تو... هر دو قد می کشند وقتی به سرم میزنی...
حمید جدیدی
--------------------------------------
* یک میلیون سال طول می کشد تا بتوانم فراموشت کنم... کسی چه می داند تا آن موقع جای واژه فراموشی چه کلمه ای نشسته است؟
علی نیتلی
--------------------------------------
* شالت تمام شد بافتم... نمی دانم چند گره دارد اما هربار باد بوزد چندین هزار بوسه دور گردنت خواهی پیچید...
منیره حسینی
--------------------------------------
* زنان بسیاری دیده ام در وقت های بسیار... اما هیچ یک به اندازه زنان عاشق در خوشبختی دنیا سهم نداشته اند...
مریم ملک دار
--------------------------------------
* می خواهم اما نمی شود... دوست نداشتنت سخت ترین کار دنیاست.
فرزاد نظافتی
-------------------------------------
* زنان آرامش بخش ترین موجودات زمینند، به شرطی که زنت نباشند!
؟
--------------------------------------
* در آغوشش نشست،گردنش را روی پیشانی اش گذاشت...بین پوست گردن و پیشانی، یک لایه عرق نشست،گفت: گناه این عرق را، من به گردن و تو به پیشانی بگیر،...پاسخ داد: من به لب میگیرم!

?

--------------------------------------

* پناه می برد به شعر...تا بخوانی و بگویی...دختر غمگینی بود اما زیباترین لبخند را داشت... اگر به او میگفتم چقدر دوستش دارم.

مهسا فعال

---------------------------------------

* متضاد عشق نفرت نیست، بی تفاوتی است...

الی ویس

--------------------------------------

* من به پایان رسالت معتقد هستم اما چشمانت منشأ پیغمبرانی دیگرند...

سعید رستگارمند

--------------------------------------

* لکه قرمز روی پیراهن تو... آه... ترجیح میدهم فکر کنم کسی را کشته ای!

رویا شاه حسین زاده

--------------------------------------

* همسرم این بانوی جوان اهل آذربایجان است...به قندان می گوید "گندان" و به غروب می گوید "گروب" ... من لهجه ی آذری اش را دوست دارم... یک روز اگر یاد بگیرد به قندان بگوید قندان دیگر بانوی آذری من نیست!

یک عاشقانه آرام- نادر ابراهیمی

--------------------------------------

+ تا حالا به مردن فکر کردی؟   -- هر روز عزیزم، ولی بیشتر از خود مردن به نوع مردن فکر میکنم! تصادف، افتادن از راه پله ها، به صحنه انفجار تو پمپ بنزین... ولی رفتنت، رفتنت میتونه بدترین نوع مردن باشه... مرده ای که هر روز میشینه و به انواع مرگ دیگه فکر میکنه

حمید جدیدی/ دیالوگ های خیالی من

--------------------------------------

+عنوان پست از مسلم محبی

+ برای ماندن آدم ها سازش کنید، اما خواهش نه...

+ دیروز برای خودکشی نهنگی به خشکی زد،کمی آن طرف تر انسانی به دریا...

+ دوره نان بازو خوردن تموم شده الان دوره نان با زور خوردنه!

  • ۹۴/۱۱/۳۰
  • Silent ...
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.