حمید جدیدی
-------------------------------------
❤️ زندگی شاید افروختن سیگاری باشد در فاصله رخوتناک دو هم آغوشی...
فروغ فرخزاد
-------------------------------------
❤️ من در آئینه رخ خود دیم و به تو حق دادم... آه می بینم، می بینم.... تو به اندزه تنهایی من خوشبختی... من به اندازه زیبایی تو غمگینم.
حمید مصدق
-------------------------------------
❤️ملوانی شوریده، خلبانی سر به هوا،شاعری عاشق، قصابی دل رحم، کارگری ساده... آدم های زیادی در من هستند که عاشق هیچ کدامشان نیستی...
جلیل صفربیگی
-------------------------------------
❤️با من بگو : وقتی که صدها صد هزاران سال بگذشت، آنگاه... اما مگو "هرگز" ... هرگز چه دور است،آه... هرگز چه وحشتناک...هرگز چه بی رحم است.
اسماعیل خویی
-------------------------------------
❤️مرد با خود اندیشید:- چه وقت می توانم یک دقیقه به او فکر نکنم؟... الآن؟... رفت جایی نشست و یک دقیقه به او فکر نکرد!... بعد بلند شد و به قدم زدنش ادامه داد، به فکر کردنش... بیش تر...بدون وقفه... به زن!
تون تلگن
-------------------------------------
❤️پرندگانم را آزاد کردم زیرا فهمیدم نداشتن تنها راه از دست ندادن است!
گروس عبدالملکیان
-------------------------------------
❤️چقدر دزدیدن نگاه از چشمان تو لذت بخش است... گویی تیله ای از چشمم به دلم می افتد... بانو! با مردی که تیله های بسیار دارد می آیی؟
کیکاووس یاکیده
-------------------------------------
❤️باید تو می آمدی، بهار می رفت!
محمد درودگری
-------------------------------------
❤️ برای یک انقلاب ...گاهی تظاهرات،گاهی شبنامه,و گاه خون لازم است...ولی تو فقط کافیست مرا با اسم کوچک صدا بزنی.
❤️ زنها دانه ها را کشف کردند...گندم را...نان را زنها در سفره ی مردها گذاشتند...دوستت دارم را...بوسه را...آغوش را...بهشت را زنها اختراع کردند.
* زن باید پاشنه بلند بپوشد چون ساعت است/تیک تاک،قلبش...چینهای دامنش به وقت چرخیدن و موهایش که قادرند سالهای عمر جهان را بشمارند.
رویا شاه حسین زاده
----------------------------------------
* حسودی نمیکنم/نقطه...نه، من هرگز حسودی نمیکنم/نقطه...به پیراهنت/نقطه...یا روسریات/ نقطه ...یا حتی آن پپسی که در شب تجلی نوشیدی/ نقطه...من تنها تا سرحد مرگ حسودی میکنم به آن کفشهای تایوانی پاشنه بلند ِ دوستداشتنی که رازهای پیچیدهی راه رفتن را در شب مکاشفه به تو آموخت ... نه، اینجا دیگر نقطه نمیخواهد!